حسادت درمان شدنی است
یکی از احساسهای طبیعی هر انسانی حسادت است و چنانچه این احساس حالت ترغیبکننده داشته باشد و به سلامت روان فرد صدمه نزند به آن غبطه یا اختلال حسادت گفته میشود که میتواند عامل پیشرفت باشد اما برخی مواقع این احساس حالت بیمارگون بهخود میگیرد و شخص نمیتواند افکارش را با شرایط واقعی منطبق کند و از زندگی عادی و طبیعی خارج میشود.
همچنین گاهی ممکن است حسادت فرم وسواسگونه پیدا کند و شخص مدام در گفتوگوی ذهنی خود به موضوع حسادت برانگیزی که ذهنش را درگیر کرده میپردازد و این مسأله باعث تخریب روابط فردی، بین فردی و شغلی و خانوادگی میشود.
این احساس فقط در بزرگسالان به چشم نمیخورد بلکه کودکان نیز دچارش میشوند. آن دسته از کودکانی که درگیر حسادت میشوند علائمی مانند ناخنجویدن، شبادراری، شیطنت زیاد، تخریب، حالات آسم، کتکزدن دیگران، پرخاشگری، انزوا و سکوت، موکنی، پوستکنی و… از خودشان بروز میدهند که در این حالت لازم است تحت مشاوره کودک و خانواده درمانی قرار گیرند تا اضطرابها و حسادتهای کودک کاهش یابد. این احساس میتواند به ایجاد خشم و تنفر منجر شود و افرادی که این احساس را در خودشان حل نکنند از سلامت و آرامش روان فاصله میگیرند.
حسادت در بزرگسالان و حتی در خانواده نیز میتواند وجود داشته باشد. به این شکل که این احساس میتواند بین زوج، رابطه والد فرزندی یا بین فرزندان ایجاد شود.
از عوامل اصلی ایجادکننده حسادت در خانواده میتوان به مقایسهها و سرزنشها و تاییدنکردنها و بیاحترامیها اشاره کرد که این نوع رفتار باعث ایجاد دلزدگی و درنهایت خشم و تنفر و دوری در فرد میشود. همچنین وقتی فردی مدام مورد سرزنش قرار میگیرد و از او ایراد گرفته میشود و به برتریها و تواناییهای دیگران در حضور او اشاره میشود، عملا فرد اعتمادبهنفس و عزتنفسش صدمه میخورد و از خودباوری فاصله میگیرد.
برای درمان این وضعیت لازم است از مداخلات روانشناختی و رفتاری بهره گرفته شود و به فرد کمک کنیم تا باورهای زمینهساز حسادت و الگوهای فکری مخرب را تغییر دهد. همچنین در صورت لزوم و با توجه به شدت حسادت و سن فرد لازم است خانوادهدرمانی یا زوجدرمانی صورت گیرد و مهارتهای فرزندپروری آموزش داده شود تا فرد به حالت عادی برگردد.