بیماران ای.ال.اس باید حمایت روانی شوند.

ساعات مطب : 8 الی 17

بیماران ای.ال.اس باید حمایت روانی شوند.

یکی از بخش‌های مهم در برخورد با بیماری‌های لاعلاج و خطرناک، مسائل روانی خود فرد مبتلا و اطرافیان اوست. اطلاع از بیماری، بهداشت روانی فرد مبتلا و اطرافیان او را تحت تاثیر قرار می‌دهد و چنانچه این بیماری لاعلاج باشد، نحوه برخورد حمایت بیماران ای.ال.اس افراد اغلب توام با تنش و ناراحتی است. یکی از بیماری‌هایی که متاسفانه اخیرا شیوع پیدا کرده، بیماری ای.ال.اس است.

ای.ال.اس نوعی بیماری بدخیم است که در سلسله اعصاب رابط مغز و ماهیچه‌ها رخ می‌دهد. این بیماری سلول‌های این عصب‌ها را بتدریج از کار می‌اندازد و در نتیجه اعصاب بدن نمی‌تواند علائم مغزی را به ماهیچه‌ها برساند.

این بیماری زیاد همراه با درد نیست و به هوشیاری بیمار آسیب نمی‌رساند و چشایی، بینایی، بویایی، شنوایی و بساوایی (لامسه) و همین‌طور سیستم گوارشی، جذب و دفع غذا، روده‌ها و مثانه آسیب نمی‌بینند، اما بتدریج ماهیچه‌های بدن (به‌استثنای ماهیچه‌های قلب) در بدن بیمار آسیب می‌بیند.

در فرآیند این بیماری، رفته رفته دشواری در گفتار خود را نشان می‌دهد و گرفتگی ماهیچه، پرش و ضعف ماهیچه‌ها پدید می‌آید که اغلب از دست، بازوها و پاها شروع شده و منتشر می‌شود و سرانجام ماهیچه‌های تنفسی و بلع را نیز درگیر می‌کند. ضعف و ناتوانی ناشی از این بیماری، راه رفتن و استفاده از دست‌ها برای انجام فعالیت‌های روزانه مانند شستن دست و صورت و لباس پوشیدن را ناممکن می‌سازد. متوسط طول عمر این بیماران بین سه تا پنج سال و ۱۰ درصد نیز ده سال زنده می‌مانند و البته تنها یک نفر است که با مبتلا بودن به این بیماری، سال‌هاست که زنده مانده است.

فرد مبتلا پس از مطلع شدن از نوع بیماری، ابتدا دچار ترس می‌شود و در پاره‌ای موارد، تشخیص پزشکان را انکار می‌کند. اما کم کم، بیماری خود را می‌پذیرد و با از کار افتادن ماهیچه‌ها علائم افسردگی در او بروز می‌کند.

نقش حمایتی اطرافیان در فعال ماندن سیستم‌های ایمنی موثر است و برای کاهش استرس و اضطراب و علائم افسردگی لازم است تا از روش‌های روان‌شناختی و درمانی استفاده شود تا مسائل روانی فرد و روحیه او، برای پذیرش و مقابله با بیماری تقویت شود.

چنانچه اطرافیان بیمار، ترس و نگرانی خود را به بیمار منتقل کنند، علائم افسردگی بیمار شدت بیشتری می‌گیرد. فرد مبتلا به دلیل این‌که فرآیند ازکار افتادن ماهیچه‌های خود را می‌بیند، حساس‌تر شده و آستانه تحمل او کاهش می‌یابد و به دلیل وابستگی جسمی به اطرافیانش، احساس یاس و حقارت در او افزایش می‌یابد.

لازم است تا قبل از این که تکلم از بین برود، مداخلات روان‌شناختی با خود بیمار نیز صورت گیرد و با معنا درمانی و شناخت درمانی به او کمک شود تا میزان پذیرش او افزایش یابد. همچنین با استفاده از خانواده درمانی و تنظیم جلسات آموزشی برای خانواده نیز می‌توان به کاهش علائم بالینی افسردگی فرد بیمار کمک کرد و فضای زندگی وی را در شرایط مناسب قرار داد.

دکتر مهرنوش دارینی

‌ روان‌شناس و مشاور

اختلالات رفتاری نوجوانتان را مدیریت کنید

دوران نوجوانی، دوران خاص و منحصر به فردی است و والدین بسیار اعتراض می‌کنند که نوجوان آنها حرف گوش نمی‌کند؛ با آنها جایی نمی‌رود؛ شب‌ها دیر می‌خوابد؛ دوست دارد بیشتر…
ادامه مطلب

ترس کودک باید درمان شود

یکی از واکنش‌هایی که والدین را نگران می‌کند، ترسو بودن کودک است. خانواده‌ها تمایل دارند از کودک خود مراقبت کنند تا اتفاقی برای او نیفتد و در عین حال تمایل…
ادامه مطلب

علل و علائم بی انگیزگی تحصیل

بیشتر انسان‌ها دوست دارند در زندگی با انگیزه باشند و از اتفاقاتی که دور و بر آنها رخ می‌دهد، لذت ببرند. خصوصا خانواده‌ها مایلند نوجوان آنها انگیزه و هدف داشته…
ادامه مطلب
keyboard_arrow_up
× نوبت دهی مشاوره