انسان، موجودی اجتماعی است و نیاز به برقراری رابطه با اطرافیانش دارد و لازمه زندگی موفق، برخورداری از مهارت رابطه موفق و کارآمد است.
انسانها در زندگی خود، به شیوههای مختلف رفتار میکنند که ریشه رفتار و عملکرد آنها، آگاهانه و بعضا ناآگاهانه است. یکی از رفتارهایی که در انسانها به چشم میخورد، بازی روانی است که اغلب، حالت مخرب دارد و به سلامت روان صدمه میزند و صمیمیت بین افراد را کاهش میدهد. بازیهای روانی، الگوهای پیچ در پیچ رفتارهایی است که افراد از کودکی یاد میگیرند به کار ببرند، اما یاد نمیگیرند که ماهیت آن چیست و در حقیقت، بازی یک رشته تبادل نهفته بین دو نفر است که علاوه بر معنای آشکار، معنایی پنهان دارد و میتواند پیامدهای روانی مانند احساس گناه، افسردگی یا خشم را به دنبال داشته باشد.
بسیاری از افراد، بازیهای روانی را نوعی توانایی و ذکاوت میدانند و تلاش میکنند، فوت و فن آن را به نزدیکان بخصوص فرزندانشان آموزش دهند. خانواده، نقشه و طرح بازیها را خیلی دقیق برنامهریزی میکند و کودک از همان روزهای آغازین دبستان، نیرنگهای خود را آغاز و براساس تجربههای روزمره، بسیار حرفهای و مسلط، مجری بازیهای مخربی میشود که آموخته است. خانواده بدبین که همه چیز را مشکوک مینگرد، به کودک خود میآموزد که به مردم اعتماد نکند و سعی میکند به او تفهیم کند که مردم، بد ذات، پست و شرورند و حقشان است، اگر به آنها ضربه بزنیم.
عواقب بازی روانی عبارتند از:
از بین رفتن صمیمیت
افزایش تنش در روابط بین فردی
اضطراب درونی
بیقراری و ناآرامی
خشم درونی و ماندگاری در آن
بیاعتمادی
اعتماد به نفس کاذب
دور شدن از آدمها
بهرهکشی از اطرافیان
افزایش باورهای شناختی غلط و ناکارآمد
افرادی که در بازیهای روانی زیادهروی میکنند، رفته رفته نگرش آنها نسبت به مسائل زندگی بیرحمانه و سودجویانه میشود و به همان اندازه که از محور صداقت و حقیقت فاصله میگیرند، اضطراب درونی آنها افزایش مییابد.
برای درمان لازم است، ابتدا مشخص کنید در رفتار خود چقدر از بازی روانی استفاده میکنید و تا چه اندازه به دیگران اعتماد دارید و با آنها صمیمی هستید.
همچنین باید مشخص شود، کدام بخش از وجود فرد در روابط بین فردی او فعالتر است. وجود انسان سه بخش دارد: والد (بخشی که مانند پدر و مادرها در پی نشان دادن درست و غلط زندگی است)، کودک (بخش بازیگوش وجود ماست که نشاط و سرزندگی با خودش دارد، اما اهل فکر و حساب و کتاب نیست و میتواند حسابی ما را به دردسر بیندازد) و بالغ (بخشی که اهل فکر و پردازش اطلاعات است و واقعیت را ارزیابی میکند). برای خروج از بازیهای روانی لازم است تا بخش بالغ وجودتان را فعالتر نگه دارید و خطاهای شناختی که در ذهن شما وجود دارد، فهرست و با تکتک آنها مقابله شود. درمانهای گروهی و انفرادی برای خروج از اضطراب بازی روانی میتواند اثربخش باشد.
دکتر مهرنوش دارینی – روانشناس و مشاور