خشم بیمارگون
خانوادهها به دنبال آرامش و آسایش هستند و وقتی با بیشتر انسانها صحبت میکنیم متوجه میشویم مایلند در زندگی خود آرامش داشته باشند. عوامل مختلفی میتواند آرامش و سلامت روان افراد را به هم بریزد. در جریان زندگی روزمره، همه انسانها ممکن است از موضوعی ناراحت یا با ناکامی روبهرو شوند که این ناکامی در افراد مختلف واکنشهای متفاوتی به دنبال خواهد داشت.در برخی موارد خشم بیمارگون رخ میدهد.
یکی از این واکنشها، رفتار پرخاشگرانه است که به دنبال هیجان خشم در فرد ایجاد میشود. چنانچه فرد نتواند خشم خود را به درستی مدیریت کند ممکن است با عواقب بدی روبهرو شده یا این که در خانواده و جامعه خسارتهای جبرانناپذیر ایجاد شود. البته باید اشاره داشت اختلالات روانشناختی و عدم کنترل خشم فقط فرد مبتلا را رنج نمیدهد بلکه زندگی را برای اعضای خانوادهاش نیز سخت و غیرقابل تحمل میکند و اجازه نمیدهد از زندگیشان لذت ببرند.
خشمی که باید مورد توجه بالینی قرار بگیرد نوعی از خشم است که افسارگسیخته به حساب میآید و هنگام بروز، آن فرد دست به رفتارهای خشونت آمیز میزند و این خشونت از فریاد کشیدن شروع میشود و گاهی ممکن است به زد و خورد با دیگران برسد.
وقتی فرد برای حمایت از خودش رفتاری بروز میدهد که در آن به حقوق دیگران تجاوز میکند و این رفتار به شکل تنبیهگرایانه، سرزنشآمیز، تحکمجویانه و خصمانه است گفته میشود فرد پرخاشگر است.
پرخاشگری میتواند به صورت تهدید، توهین، تنبیه بدنی، لبخند تمسخرآمیز، برانگیختگی بیش از حد، نگاههای تند و خشن، به هم فشردن دندانها، ایجاد مزاحمت کردن و حالت دفاعی به خود گرفتن، دیگران را سرزنش کردن، نظم کلاس و مدرسه را به هم ریختن، شکستن یا پاره کردن وسایل منزل، دشنام دادن به دیگران، مخالفت کردن، پرت کردن اشیا، تحقیر دیگران، بیادبی، کوبیدن پاها روی زمین، غرغرکردن، فریاد زدن، انزوا و سکوت، در خود فرو رفتن همراه با بغض کردن، غذانخوردن و گریه کردن، مشت و لگد و عبارت طعنه بروز کند.
وقتی الگوی خشم در والدین وجود دارد فرزندان خانواده نیز از رفتار والدین خود الگوبرداری میکنند و وقتی با ناکامی روبهرو میشوند، به جای آن که گفتوگو کنند، پرخاش میکنند. بنابراین لازم است الگوهای فرد نیز مورد شناسایی قرار بگیرد تا مشخص شود علت بروز و مدت زمان بروز رفتار پرخاشگرانه چه مدت زمانی بوده است.
وقتی خانواده مقابل فرد خشمگین تسلیم شود و فرد پرخاشگر بتواند به خواستههای غیرمنطقی خود دست یابد، رفته رفته عادت میکند برای انجام درخواستهایش همواره پرخاش کند؛ بنابراین لازم است راههای جلوگیری از تقویت خشم نیز به اطرافیان فرد بیمار آموزش داده شود. همچنین برای درمان خشم لازم است الگوهای خشم فرد مورد بررسی قرار گیرد و چنانچه اختلالات همراه وجود دارد، درمان در آن حوزه نیز صورت گیرد. برای این افراد دارودرمانی به همراه شناخت درمانی و رفتاردرمانی توصیه میشود.
دکتر مهرنوش دارینی
روانشناس و مشاور