فمنیسم
فمنیسم چیست؟ اندیشهای نوبنیاد است و زمان عنصر لازم و ضروری برای شناختن هر چه بیشتر ماهیت این اندیشه است. هویت و ماهیت اندیشهها هنگامی به خوبی شناسایی و گسترده و دامنهشان برای اندیشمندان روشن میگردند، که در بستر زمان به دقت مورد بررسی قرار گرفته، توصیفها، تحلیلها و موشکافیهای عمیقی توسط اندیشمندان و متفکران از آن صورت پذیرفته باشد، این در حالی است که فمنیسم با همه فراز و نشیبهایش هنوز در ابتدای راه است و شناسایی دقیق آن نیازمند زمان است.
اما اندیشمندان و محققان تا به امروز مباحثی از فمنیسم را ارائه دادند، و تا چه اندازه ابعاد آنرا برای دیگران روشن ساختند؟ اساساً فمنیسم چیست؟ چه روند و مراحلی را تا به امروز پیموده است؟ آیا فمنیسم آموزهای واحد و یکپارچه است، یا در درون خود حاوی نگرشها و گرایشهای متعددی است؟ فمنیسم شامل چه حوزههایی است،
آیا تنها شامل حوزههای معرفتی و اندیشهای است، یا در ابعاد کاربردی و عملی نیز نظر دارد؟ میزان مداخله فمنیسم در باب مسائل سیاسی تا چه اندازه است، آیا نگاه تنها متوجه نهادها و سازمانهای داخلی است، یا اینکه به عرصههای بالاتر همانند روابط بین الملل نیز چشم دوختهاند؟ و بالاخره نقد فمنیسم چگونه است، آیا اساساً میتوان فمنیسم را به نقد و چالش فراخواند؟ همه اینها مباحثی است که این مقاله، به فراخور وسع و توان نویسنده، در صدد پاسخگویی اجمالی به آن است.
آثار و نوشتههای متعددی در باب فمنیسم به نگارش در آمده است. در زبان فارسی علی رغم تالیفات بسیار اندک در این موضوع، ترجمه دهها کتاب و مقاله که توسط فمنیستها یا درباره فمنیستها به نگارش در آمدهاند، موجود است. نوشتههای نویسندگان ایرانی غالباً برگرفته است.
از آثاری مانند، انقیاد زنان، جنس دوم، پیکار با تبعیض جنسی از آثار مذکور، تا حد امکان سعی شده است به منابعی مراجعه شود که به خاطر جدید بودنشان، تا به امروز در نوشتههای فارسی مورد استفاده قرار نگرفتهاند. در واقع این دسته از منابع بودند که نویسنده را به نگارش مقالهای در باب فمنیسم ترغیب نمود. منابعی که هر یک با برخورداری از غنای علمی، بخشهای متعدد این مقاله را شکل دادند که عنوان و فهرست آنرا میتوان در بخش منابع ملاحظه نمود.
فمنیسم چیست؟
شارل فوریه، سوسیالیت فرانسوی اولین کسی بود که واژه فمنیسم را ابداع کرد. او از پرشورترین و سخنورترین طرفدار آزادی زنان نامیدهاند. فمنیسم Feminism در اصل واژهای فرانسوی Feminisme است که ریشه لاتین Femina به معنای زن Woman اخذ شده است. حالت وصفی این واژه Feminine در زبان انگلیسی و Feminin در زبان فرانسه است، که از کلمه لاتینی Femininus به معنای زنانه گرفته شده است.
در زبان فارسی «طرفداری از حقوق زن»، «جنبش آزادی زنان»، «زن باوری»، «زن آزاد خواهی» و غیره معادلهایی هستند که برای واژه فمنیسم ارائه شدهاند.
در اصطلاح، اندیشمندان تعریف و معنای واحدی از فمنیسم ارائه ندادهاند. برخی از آنها معتقدند از آنجا که فمنیسم جنبش واحدی نیست، بنابراین امکان تعریف واحد از این مکتب وجود ندارد. آنان معتقدند اگر چه تمام فمنیستها در این باره که زنان فرودستند و برای آزادی آنان باید استراتژیهایی اتخاذ کرد، هم عقیدهاند اما در مورد علل ستمدیدگی زنان و استراتژیهای رسیدن به آزادی، بین آنان اختلاف نظرهای اساسی وجود دارد.
برخی دیگر بیان میدارند واژه فمنیسم از نوآوریهای قرن بیستم دردهه ۱۹۶۰ بوده که با دو اعتقاد اساسی در ارتباط است: اول آنکه زنان به دلیل جنسیتشان، دچار محرومیت هستند و دوم اینکه این محرومیت باید از میان برود. در دیدگاه دیگر فمنیست کسی است که معتقد باشد، زنان به دلیل جنسیت گرفتار تبعیض هستند، زنان نیازهای مشخصی دارند که نادیده و ارضا نشده باقی ماندهاند و لازمه ارضای این نیازها، تغییر اساسی در نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است.
با مراجعه به فرهنگهای معتبر انگلیسی میتوان دو مفهوم اساسی و مهم را از فمنیسم برداشت کرد:
۱- فمنیسم آموزهای است که از حقوق برابر زنان با مردان در امور اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دفاع میکند.
۲- فمنیسم جنبش سازمان یافتهای است که برای بدست آوردن حقوق اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زنان شکل گرفته است.
حقیقت آنکه دو مفهوم اخیر با روند و مسیر تاریخی فمنیسم سازگارتر است. سه تعریف اول، تنها به مفهوم دوم از فمنیسم اشاره دارند. این نوع برداشت از آنجا ناشی میشود که بنابر اعتقاد اینان فمنیسم واقعی اساساً همان مفهوم دوم است. مفهومی که دارای بار سیاسی بوده و به صورت یک جنبش فراگیر اروپا و آمریکا را نوردیده است.
در حالی که اگر بخواهیم بگونهای واقع بینانهتر قضاوت کنیم، فمنیسم هر دو مفهوم را دارا است. در مفهوم اول فمنیسم تنها آموزه و دکترینی است که با بیان علمی در صدد اثبات برابری حقوق اجتماعی، سیاسی و اقتصادی زنان با مردان است.
در صورتی که در مفهوم دوم فمنیسم جنبشی است که با رهیافت سیاسی به دنبال بدست آوردن و تحقق بخشیدن آن آموزه و دکترین است. از حیث تاریخی نیز سابقه مفهوم اول طولانی است در حالی که مفهوم دوم به دهه ۱۹۶۰ به بعد بر میگردد.
بر این اساس شاید بتوان تعریفی جامع که هر دو مفهوم را برساند ارائه داد. «فمنیسم آموزه یا جنبشی است که در تلاش برای اثبات یا به دست آوردن حقوق اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برابر یا برتر با مردان است.»
گرایشهای فمنیستی
فمنیسم یک گرایش و مکتب واحد نیست. فمنیستها به این سوال که اساساً چرا وضع زنان چنین است و راه حل آن چگونه است، پاسخ واحدی ارائه ندادهاند. از نظر اخلاقی فمنیستها دارای یک ایده و سبک واحد نبودند، صور فمنیسم هم با اعتلا و ارتقای عفت و پاکدامنی و هم با ایجاد روابط جنسی آزاد پیوند داشته است.
از نظر سیاسی نیز چهره فمنیسم در برگیرنده درجات و سلسله مراتب مختلفی بوده است. از لیبرال سخت شروع و به چپ افراطی ختم میشود. بنابراین فمنیسم همانند بیشتر ایدئولوژیها تداخلها و ناهماهنگیهایی در ارزشهای بنیادین خویش دارد، که این مسائل باعث ظهور گرایشها و مکاتب متعدد در درون فمنیستها میگردد.
متفکران و اندیشمندان مطالعات زنان تا به امروز پنج نگرش و گرایش مهم از فمنیسم را مورد ارزیابی و تحلیل خویش قرار دادهاند. لیبرالی، مارکسیستی، سوسیالیستی، رادیکال و… پست مدرن نگرشها و گرایشهایی هستند که در بسیاری از آثاری که درباره فمنیسم نوشته شدهاند، مورد بررسی قرار گرفته است.
مباحث ویژه فمنیسم
فمنیستها از دهه ۱۹۶۰ به بعد، مباحث متعددی را مورد بحث قراردادند. در این میان به نظر میرسد برخی از آن مباحث جلوه بیشتری نسبت به دیگر مباحث داشته است. بحث از جنسیت، مردسالاری، حوزه عمومی و خصوصی، خانواده و دین از جمله مباحثی هستند که تقریباً همه گرایشهای فمنیستی، بویژه گرایش رادیکالی، در باب آن مطالبی را بیان داشتند.
درمان فمنیستی
درمان فمنیستی بیش از دیگر نظریه های رواندرمانی در کنار عوامل روان شناختی مسبب مشکلات افراد ، به عوامل جامعه شناختی مثل تاثیر نقش های جنسیتی و زمینه های فرهنگی بر رشد اشخاص می پردازد .
در نظریه های فمنیستی شخصیت ، موضوعاتی چون تفاوت و شباهت زنان و مردان در تصمیم گیریهای اخلاقی ، نحوه ارتباط برقرار کردن آنها با دیگران و میزان نحوه ارتکاب آنان به خشونت و سوء رفتار و میزان قربانی بودن آنان در این زمینه ها بررسی می شود .
نظریه های فمنیسم چیست؟
با توجه به اینکه مطالع شخصیت زنان عمر زیادی ندارد ( بیشتر مطالعات پس از ۱۹۷۰ انجام شده اند) و محصول کار محققان مختلف است ، ایده های نظری این مبحث واضح نیستندو پشتوانه تحقیقی زیادی ندارند .
ازرویکردهایی که در این زمینه وجود دارند می توان به این موارد اشاره کرد :
نظریه طرحواره جنسی
نظریه رشد اخلاقی
نظریه خود رابطه ای
اهداف درمان فمنیستی
این درمانگران به دنبال تغییر زندگی اشخاص و حتی جامعه اند . اهدافی که شارف بر اساس کلاین و استاردیونت بیان می کند عبارتند از :
۱٫ حذف نشانه
۲٫ عزت نفس
۳٫ کیفیت روابط میان فردی
۴٫ عملکرد نقشی
۵٫ تصویر بدنی و شهوت رانی
۶٫ آگاهی سیاسی و اقدام اجتماعی
فنون درمان فمنیستی
چون درمانگران این رویکرد ، تلفیقی از فمنیست و نظریه های دیگر است در اینجا به فنونی اشاره می شود که یا مختص به درمان فمنیستی است و یا با اهداف درمان رابطه دارند :
راسل در کتاب خود ۵ شیوه را مطرح می کند که باعث ایجاد تغییر می شود :
۱٫ مراجعان با ارزیابی مثبت زنان ، متوجه ویژگی های مثبت و امتیازات خود می شوند
۲٫ مراجعان با تحلیل اجتماعی متوجه آن دسته از عوامل اجتماعی می شوند که مانع کارایی مطلوب زنان می شوند
۳٫ تشویق مراجعان به رشد و تحول کلی به آنان امکان می دهد صفات مثبت زنانه و مردانه را تلفیق کنند و به اهداف خویش برسند
۴٫ وقتی مشاوران ، مراجعان را متوجه رابطه احساسات و رفتارشان میکنند ، در واقع به آنها درباره پیامد عملشان بازخورد می دهند
۵٫ مشاور با خودافشایی رابطه ای توام با برابری برقرار می کنند و به مشاوره مورد نظر ، عمق و صراحت می بخشد .
منابع
۱- سیمون دوبووار، جنس دوم، حسین مهری، تهران، بیتا.
۲- جان استوارت میل، انقیاد زنان، علاءالدین طباطبایی، تهران، هرمس، ۱۳۷۹٫
۳- آندره میشل، پیکار با تبعیض جنسی، مرحوم محمد جعفر پوینده، تهران، نگاه، ۱۳۷۶٫
۴- پاملا ابوت/ کلر والاس، جامعه شناسی زنان، منیژه نجم عراقی، تهران، نی، ۱۳۸۰٫
۵- حمیرا مشیرزاده، فمنیسم: از جنبش تا نظریه اجتماعی، تهران، شیرازه، ۱۳۸۳٫
۶- محسن رضوانی، فلسفه سیاسی، ۱۳۸۳٫
۷- نظریه های مشاوره ورواندرمانی ، پروچسکا، تهران ،۱۳۸۱
۸- نظریه های مشاوره و رواندرمانی شارف ،ترجمه فیروزبخت ، تهران ،۱۳۸۴
۹- http://www.soojeh.com/femenism
۱۰- http://irwomen.com/news.php?cat=5
۱۱-http://www.cddc.vt.edu/feminism/
۱۲-http://www.javaan.net/zan/zan_bor.htm
۱۳-http://jomhouri.com/a/03art/001668.php