با وسواس پوست کنی چه کنم؟
برخی افراد مدام در حال کندن پوست خود هستند و عجیب است مایل نیستند کسی آنها را در حال کندن پوست ببیند. یکی از اختلالاتی که در حوزه روانشناختی و اختلالات وسواسی مطرح میشود، اختلال کندن پوست است.
ویژگی اصلی اختلال پوست کنی در واقع کندن مکرر پوست خود است و فرد مبتلا صورت و دست و بازو را بیشتر از سایر نواحی بدن میکند. بسیاری از افراد نواحی متعددی از بدن خود را دچار ضایعه میکنند و چنین افرادی ممکن است پوست سالم، پوست ناهموار، ضایعاتی مانند جوش یا پینه یا زخمهای ناشی از کندنهای قبلی را بکنند. ملاکهای اصلی برای این که تشخیص بدهیم فردی دچار
اختلال کندن پوست است عبارتند از:
کندن مکرر پوست که به ضایعات پوستی منجر میشود.
اقدامات مکرر برای کاهش دادن یا متوقف کردن پوستکنی.
کندن پوست از لحاظ بالینی موجب ناراحتی یا نقص قابل ملاحظهای در کارکرد اجتماعی، شغلی یا زمینههای مهم دیگر میشود.
پوست کنی ناشی از مصرف دارو یا بیماری جسمی(مانند گال) نیست.
این اختلال بیشتر در زنان به چشم میخورد و در کل ۴/۱ درصد افراد بزرگسال به این اختلال مبتلا هستند. شروع این اختلال عمدتا در دوران نوجوانی است و معمولا همراه با آغاز بلوغ یا پس از آن است. محل کندن پوست نیز به مرور زمان تغییر میکند و گاهی نیز دیده میشود فرد مبتلا مدتی از این کار دست میکشد اما مجدد این رفتار را شروع میکند.
افراد مبتلا اغلب پوست خود را با ناخن میکنند و برخی دیگر این کار را با موچین، سنجاق و سوزن ته گرد یا اشیای نوک تیز انجام میدهند و علاوه بر کندن پوست، ممکن است از مالیدن و فشردن و زدن اشیای نوک تیز به زخم و گاز گرفتن پوست هم استفاده کنند.
افراد مبتلا غالبا چند ساعت در روز را مشغول کندن پوست خود هستند و باید ماهها بگذرد که این اختلال تشخیص داده شود.
جالب اینجاست فردی که مبتلا به وسواس کندن پوست است میکوشد محل ضایعات را با آرایش یا به وسیله کلاه یا روسری یا لباس خاص مخفی کنند و این افراد غالبا تلاشهای ناموفق برای ترک این کار داشتهاند. در برخی موارد نیز فرد مبتلا ممکن است به جستوجوی نوعی زخم خاص در بدن خود بپردازد و آنها را دستمالی کند و به آن زبان بزند یا پس از کنده شدن زخم، پوست آن را ببلعد.
این اختلال ممکن است همزمان با وسواس فکری عملی و وسواس کندن مو و افسردگی نیز همراه شود و برای درمان لازم است ابتدا مشخص شود این نوع وسواس به تنهایی وجود دارد یا با بیماریهای دیگری نیز همزمان است. برای درمان کامل لازم است ابتدا مداخلات دارویی صورت گیرد و سپس با استفاده از درمانهای شناختی ـ رفتاری و تمرینات آرام سازی و مهارتهای خودکنترلی به فرد کمک میشود تا علائم بیماری در او کاهش یابد.
دکتر مهرنوش دارینی
متخصص روانشناسی و مشاوره