ریشه های روانی بی تفاوتی به دستورهای بهداشتی
یكی از مسائلی كه در مورد برخی از افراد و خانوادهها وجود دارد بی تفاوتی در بهداشت است. با اینكه ماههای زیادی است كه بیماری كرونا همهگیر شده است و توصیههای زیادی از طریق رسانهها اعلام میشود اما هنوز هم در سطح شهر شاهد تردد افرادی هستیم كه از ماسك استفاده نمیكنند و بهراحتی در مراكز خرید و محلهای سرپوشیده حضور دارند.
با توجه به سطح گسترده اطلاعرسانیها نمیتوان گفت این افراد اطلاعی از الزام استفاده از ماسك ندارند. حتی اگر فرد نگاهی به سایر شهروندان كند، خواهد دید همه از ماسك استفاده میكنند. اما كماكان این افراد آسودهخاطرند و رفتاری از سر غفلت نشان میدهند.
برای این افراد هشدارهای «بدون ماسك وارد نشوید» نیز كارساز نبوده و ممكن است نهایتا بهدلیل اجبار، ماسك همراه خود داشته باشند. اما از لحاظ الزام رفتاری از ماسك استفاده نمیكنند و حتی دستورالعملهای بهداشتی را نیز نادیده میگیرند.
اما اینها چه كسانی هستندكه رعایت نمیكنند؟ برخی از آنها مبتلا به كرونا شده و بهبود یافتهاند و گمان میكنند دیگر مبتلا نمیشوند و رعایت كردن دستورالعملها برایشان اهمیتی ندارد.
اینها با وجود اینكه ممكن است مجددا مبتلا شوند اما خودشان را موظف به رعایت ضوابط نمیدانند و حتی ممكن است با شوخی و خنده بگویند خیالشان از عدم ابتلا راحت است و برای همین رعایت نمیكنند.
دسته دیگر افرادی هستند كه مبتلا نشدهاند اما كماكان اعتقادی به رعایت دستورالعملهای بهداشتی ندارند و مسؤولیتپذیری آنها نسبت به خود و اطرافیانشان پایین است. همانطور كه ترس و نگرانی بیش از حد و رفتارهای احساسی و وسواسی میتواند مخرب باشد، به همان اندازه نیز بیتفاوتی باعث گسترش بیماری میشود. بسیار مهم است ریشههای روانی بیمسؤولیتی این افراد شناسایی شود.
برخی از افراد نیز دستورالعملهای شخصی برای خودشان و قوانین مشخصشدهای دارند و به این مسأله اهمیت نمیدهند كه سازمان جهانی بهداشت چه دستورالعملهایی را تدوین كرده است و با تصور درست بودن قوانین ذهنی خودشان، احتمال ابتلا را افزایش میدهند.
آنچه از لحاظ بالینی اهمیت دارد پرورش و تقویت میزان مسؤولیتپذیری فردی و اجتماعی است و افزایش میزان درك متقابل و مسؤولیتی كه افراد نسبت به خود و اجتماع دارند و لازم است تا ریشههای روانی بیتفاوتی افراد شناسایی و درمان شود.